skip to main
|
skip to sidebar
بیرون قاب قدم بزنیم
۱۳۸۶ اسفند ۱۸, شنبه
لوندی دستهای تو
سيـ.نه بند صورتی ام را
بی تاب ميكند!
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
بايگانی وبلاگ
▼
2008
(45)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(3)
◄
آوریل
(10)
▼
مارس
(15)
قول بدهشش ؛ هفت روز دیگر"راست" بیایی سمت ِ مننه یک...
چند شب استبا خيال شما؛خيس می شود شـ.ورتمآقای ژود ِ.
نوروز است عزيزم!غم راتا از راه رسيد بايد گـ.ائيد، ...
فقطیک لحظه فارغ از تمام ِ کـ.اف های جهانسال نو را ...
رانندگی در ایران تنها حُسنی که دارد این است که می ...
شور و شوق خانه ی خالی وُچيز كيف شدن در آغوش هم!.
اينبار خواستی بيايیبا خودت فيلتر شكن به روز بياورا...
كـ.ون ها پاره شده تااين انتخاباتكاملاً مردمي صورت ...
چيز مغز بودنماندنيايی را به وجد مي آورد!دوستت دارم...
قلب كوچولوی روی شــ .ورت توری ام را دوست دارمكه بي...
بوی هم خوابگی هايمان را ميدهم؛ با كمی آهن اضافه.
لوندی دستهای توسيـ.نه بند صورتی ام رابی تاب ميكند!
وقتي خواب نيمروز ات براي خاطر يك اتفاق ِ ساده به گ...
وقتت را نمی گیرمفقط به لبهایت بگولبهایم گفتند:" ماچ "
در انتظار چه نشسته ای؟ زمان ، علف ِ خرس نیست عزیزم...
◄
فوریهٔ
(15)
◄
ژانویهٔ
(1)
درباره من
ژولیان
مشاهده نمایه کامل من
