دوستت دارم
و اين تمام چيزيست
كه خـ.وار و مادرمان را
يكي كرده است!

دستانت در كمرگاه من
انگشتانم لابلای موهای تو
لـ ب هامان بر هم ؛
و ادامه ی ماجرا.

خوش تيپ بودن،
نظريه ايست
كه هر كسي براحتی
نميتواند آنرا اثبات كند
حتي اگر بوی عطر يا ادكلن بدهد!

تلويزيون را روشن كردم،
شـ.ورتش را كشيد بالا
صحنه تمام شده بود!
فـ.اك ايت.

نهايت ارگاسـ.م را تجربه كنيد:
" كانـ.دوم با طعم جديد اكستازی "
بي ربط: امام زمان و شرمساری همگاني!

گاهی
اگر حوصله داشته باشم
می توانم از تمام هنرپيشه های پـ.ورنو،
طبيعی تر بازی كنم!
فقط
بايد حوصله داشته باشم.

چه چشمهای مهربانی داری
وقتي دل ِ انگشتهايت
نوك پســ.تانهايم رابه بازی مي گيرند!.

عشـ ق بـ.ازی زبان تو
با اندام تنـ.اسلی من ؛
درست شبيه برخورد ِ صاعقه ايست
با يك نهال ِ نو پاي كنار خيابان.

زانو ميزنم
و دكمه های شلوار جينت را
يكی يكی باز ميكنم ؛
زانو ميزنم
و يكی يكی
دكمه های شلوار جينت را باز ميكنم...
ميفهمي كه؟!

سوأل: براي راه حل ِ AxB يك مسئله طرح كنيد. ( 5/0 نمره )
پاسخ: خب خانوم معلم! اگر انگشت ما را A فرض كنيم و آنجاي شما را هم B، آنوقت ميماند رضايت شما كه مسئله حل شود!