skip to main
|
skip to sidebar
بیرون قاب قدم بزنیم
۱۳۸۷ فروردین ۱۸, یکشنبه
زانو ميزنم
و دكمه های شلوار جينت را
يكی يكی باز ميكنم ؛
زانو ميزنم
و يكی يكی
دكمه های شلوار جينت را باز ميكنم...
ميفهمي كه؟!
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
بايگانی وبلاگ
▼
2008
(45)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(3)
▼
آوریل
(10)
دوستت دارمو اين تمام چيزيستكه خـ.وار و مادرمان راي...
دستانت در كمرگاه منانگشتانم لابلای موهای تولـ ب ها...
خوش تيپ بودن،نظريه ايستكه هر كسي براحتینميتواند آن...
تلويزيون را روشن كردم،شـ.ورتش را كشيد بالاصحنه تما...
نهايت ارگاسـ.م را تجربه كنيد:" كانـ.دوم با طعم جدي...
گاهیاگر حوصله داشته باشممی توانم از تمام هنرپيشه ه...
چه چشمهای مهربانی داریوقتي دل ِ انگشتهايتنوك پســ....
عشـ ق بـ.ازی زبان توبا اندام تنـ.اسلی من ؛درست شبي...
زانو ميزنمو دكمه های شلوار جينت رايكی يكی باز ميكن...
سوأل: براي راه حل ِ AxB يك مسئله طرح كنيد. ( 5/0 ن...
◄
مارس
(15)
◄
فوریهٔ
(15)
◄
ژانویهٔ
(1)
درباره من
ژولیان
مشاهده نمایه کامل من